جدول جو
جدول جو

معنی نقل مجلس - جستجوی لغت در جدول جو

نقل مجلس
(نُ لِ مَ لِ)
آجیل و تنقلی که در مجلس مهمانی و شب نشینی صرف کنند. شب چره:
به شب نشینی زندانیان برم حسرت
که نقل مجلسشان دانه های زنجیر است.
؟
، مشهور و مذکور مجلس. (آنندراج). سخنی که مورد بحث و مایۀ سرگرمی اهل مجلس و محفلی باشد. کسی که ذکر اعمال و رفتار او موضوع بحث مجلسیان باشد:
میان پسته لبان نقل مجلس این سخن است
که هست شور جهان پسته های قندی ما.
آصفی (از آنندراج).
- نقل مجلس شدن، موضوع بحث و گفتگوی محفل و مجلس شدن. زبان زدهمگان شدن. مورد اشاره یا تمسخر دیگران واقع شدن:
در جهان زاهد مرتاض ز بی مغزی ها
نقل مجلس شده است از پی بادامی چند.
قبول (از آنندراج).
، مسخره. بذله گو. لطیفه گو، بازی و قمار و لطیفه و بذله و هرچیز خوش آیندی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
نقل مجلس
گزک انجمن شیرینی انجمن
تصویری از نقل مجلس
تصویر نقل مجلس
فرهنگ لغت هوشیار